مهفابلاگ

از هر دری سخنی

مهفابلاگ

از هر دری سخنی

مهفابلاگ
پیوندهای روزانه

 

از زمانی که در دوره کارشناسی ارشد وارد رشته اقتصاد شدم و با مفاهیمی چون عقلانیت اقتصادی، مطلوبیت مصرف کننده، سود تولید کننده و کلا واژه منفعت شخصی مبتنی بر رفتار عقلایی و ... آشنا شدم، همواره در این فکر بودم که آیا حتما مکانیزم تصمیم گیری انسان ها و به بیان اقتصادی، عوامل اقتصادی همیشه همین گونه است؟  اگر این طور است پس رفتارهایی مانند نوع دوستی و فداکاری برای دیگری،انجام کارهای خیر، بخشش مالی و جانی و ... از یک طرف و رفتارهای دیگری نظیر پذیرش ریسک و خطر، خرید در قیمت های بالا و ... از طرف دیگر و رفتارهای مختلفی از این قبیل که از انسان ها سر می زند چگونه در مباحث اقتصادی قابل توجیه هستند. البته شاید این گونه رفتارها را نیز بتوان در قالب حداکثرسازی مطلوبیت تعریف کرد اما نظر شخصی بنده این است که اقتصاد زیاد از حد با ریاضیات در آمیخته است. علیرغم این که خودم در دوره کارشناسی دانشجوی رشته آمار بوده ام و کارشناسی ارشد را نیز در اقتصاد گذرانده ام و در حال حاضر نیز در دوره دکترای اقتصاد هستم، اما وقتی کتاب های اقتصاد خرد را مطالعه می کنم، می بینم فضای اقتصاد زیاد از حد در ریاضیات فرو رفته است. این که بتوانیم رفتار انسان ها را الگوبندی کنیم و بر اساس مدل های اقتصادی رفتارهای آتی آن ها را پیش بینی کنیم قطعا مطلب مفیدی خواهد بود و تا حدودی قابل انجام است ولی باید بدانیم که با انسان طرف هستیم. چند روز قبل خبری خواندم که یک نوجوان در آمریکا(اگر درست خاطرم باشد) که از لحاظ روحی و روانی هم سالم بوده، برای این که جشن تولدی لاکچری داشته باشد، دقیقا در موقعی که باید به قول معروف شمع تولدش را فوت کند با اسلحه به مغز خود شلیک کرده و فوت می کند. شاید مطلب تلخی باشد ولی نشان می دهد که رفتار انسان ها همیشه عقلایی نیست و این می تواند به همه شئونات زندگی آنها تسری پیدا کند.

ذهنم درگیر این مباحث بود که چندی پیش مقاله ای از دکتر محسن رنانی در خصوص اقتصاد رفتاری خواندم و به این موضوع علاقه مند شدم و کتاب ها و مقالات دیگری نیز مطالعه کردم. به دنبال آن طی پیامی که از طرف یکی از دوستان در تلگرام برایم ارسال شد متوجه شدم که برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2017 شخصی است به نام ریچارد تالر که این جایزه به پاس تلاشش در حوزه اقتصاد رفتاری به وی اعطا شده است.. در حال حاضر مشغول مطالعه  یکی از کتاب هایی که از ایشان ترجمه شده هستم. کتابی به نام MISBEHAVING: The Making Of Behavioral Economics، که اخیرا توسط دکتر بهنام شهائی و با عنوان فارسی کج رفتاری:شکل گیری اقتصاد رفتاری ترجمه شده است.

 

 

در مقدمه مترجم آمده است که خط فکری اقتصاد رفتاری در نه مفهوم خلاصه می شود: عقلانیت کامل، عقلانیت محدود، خویشتن داری محدود، خودمنفعتی محدود، میان برها، سوگیری ها، قیم مآبی آزادی خواهانه، معماری انتخاب و تلنگر. در جایی دیگر آمده است که ، اگر پیش فرض های اقتصاد سنتی را درباره انسان ها لحاظ کنید(یعنی آن ها را سوپرمن یا موجودات فضایی بپندارید* باید خط مشی هایی وضع کنید که ماهیت آزادی خواهانه و ضد قیم مآبی داشته باشند. اما اگر پیش فرض اقتصاد رفتاری را بپذیرید( یعنی انسان ها را موجودات زمینی و عادی بببینید) باید خط مشی هایی تدوین کنید کهبر  قیم مآبی آزادی خواهانه استوار باشد.

پیشنهاد می کنم این کتاب را برای یک بار هم که شده مطالعه کنید شاید سرمنشا خیلی از رفتارهای کنونی جامعه ما در حوزه اقتصاد را در آن دریابید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی